نقد روایت‌شناختی رمان رضوی دخیل عشق بر پایة عنصر زمان و زمانمندی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار زبان و ادبیات فارسی، گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران.

2 دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکدة ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران

چکیده

چکیده

عنصر زمان در روایت‌شناسی از دانش‌های نقد ادبی جدید است و ژرار ژنت فرانسوی موفّق‌ترین نظریه‌پرداز زمان روایی است که نظریۀ خویش را بر پایة «نظم، تداوم و بسامد» تبیین کرده‌‌است. هم‌چنین ژولیوا کریستوا بر این عقیده است که می‌توان زمان داستان‌های روایی را با تحلیل زمان روایی و زمان متن مورد بحث به دو گونه زمانمندی یادواره‌ای و خطی تقسیم کرد. در واقع زمانمندی خطی خصلتی دراماتیک و زمانمندی یادواره‌ای خصلتی روایی به متن می‌دهد. جستار حاضر رمان «دخیل عشق» مریم بصیری را با هدف تبیین عنصر زمان و زمانمندی خطی و یادواره‌ای به روش توصیفی- تحلیلی بررسی کرده و نشان داده‌است که این اثر به دلیل به‌کارگیری استرجاعات و پرش‌های زمانی فراوان در چارچوب نظریۀ ژنت و زمانمندی خطی و یادواره‌ای کریستوا قابل بررسی است. نتیجۀ حاصل از این جستار هم‌خوانی این رمان با نظریۀ عنصر زمان ژنت و زمانمندی یادواره‌ای کریستوا در سایۀ به‌کارگیری پرش‌های زمانی و استفاده از حذف در سرعت روایت است. بازگشت زمانی و مکانی و چرخش زمانی این داستان به مرحلۀ اولیه خویش (آسایشگاه جانبازان و حرم امام رضا (ع)، نشانة زمانمندی یادواره‌ای حاکم بر این روایت است.

کلیدواژه‌ها